عوارض مواد آرایشی و حساسیت های پوستی

  عوارض مواد آرایشی و حساسیت های پوستی(راضیه نجفی،دانشجوی پزشکی دانشگاه اصفهان)

ازجمله مواد آرایشی که به طور رایج مورد مصرف بانوان قرار می گیرد، پودر، کرم، روژ، عطر، ریمل، سایه و لاک است. پودرها تقریباًفاقد چربی و بسیار خشک هستند لذا مصرف آنها برای کسانی که پوست خشک دارند، مناسب نیست مگر آن که پیش از مالیدن پودر، سطح پوست را به وسیله یک کرم بپوشانند.

اما پودرها به سبب خشک بودن خود برای زیبایی پوست موجب کاهش اثرات محیطی از قبیل تغییرات دما، تابش آفتاب و باد. روی پوست می شود واز آن محافظت می کنند. مصرف پودر مناسب در نواحی عرق سوز شده می تواند مفید باشدچون پودر، عرق را جذب می کند و مانع از تأثیر سوء آن برپوست می شود.

مصرف بیش از اندازه هر یک از مواد آرایشی برای پوست مفید نیست. حتی هیچ یک از داروهای پوستی فاقد عوارضی جانبی نیستند.

بنابراین باید مصرف مواد دارویی یا آرایشی برای پوست حتی المقدور، کم و در حد لزوم باشد. یکی از عوارض این مواد، پیری زودرس وایجاد چین و چروک است. عارضه دیگر، تغییر رنگ پوست است که می تواند منتشر و یا به صورت لکه ای باشد.

ولی شاید شایع ترین عارضه مواد آرایشی یا دارویی درپوست، تحریک و حساسیت پوست باشد. ریمل، سرمه و سایه چشم می تواند موجب حساسیت شود.

مراقبت از پوست، جهت سلامتی طولانی مدت آن ضروری است. ظاهر مناسب فیزیکی در موقعیت اجتماعی مؤثر بوده و به عنوان یک ارزش اقتصادی پذیرفته شده است. ظاهر مناسب پوست، نقش مهمی در اعتماد به نفس و همین طور در سلامت روانی و فیزیکی ایفا می نماید.

مراقبت از پوست در تمامی سنین چه افراد جوان و چه مسن در حال افزایش است. همچنین آگاهی مصرف کنندگان از محصول های بهداشتی و آرایشی پوست منجر به افزایش انتظارها از این محصول ها گردیده است. تبلیغ ها نیز به این مسأله دامن می زنند.
با توجه به افزایش اطلاع مصرف کنندگان، تأکید بر آرایش وپوشاندن عوارض پوستی به سمت درمان و سلامت تغییر نموده است و مراقبت از پوست، بخشی از مراقبت های بهداشتی جهت حفظ سلامت بدن محسوب می گردد.

 

محور بروجن-لردگان-اهواز قتلگاه انسان های بی گناه

در بیابان های خشک وبی علف با آن گرمای طاقت فرسایش همچنان حیران و سرگردان مانده ایم و سراب ها چنان چشمانمان را فریفته است که یارای رفتنمان نیست.

تا کی صدای هق هق های بی کسی مادری دل شکسته نوای نای نی غم حوادث مرگبار جاده ای باشد؟

به دودست خویش بگشا گره از کار کسان                نه دو دست تو حجاب هر دو چشمان باشد

رنگ خون آنچنان در حافظه چشمانمان به یادگار مانده است که نه "شَربه خوانی غم" اشک را ازچشمانمان سرازیر می کند و نه "دُوالالی شادی" به رقصمان وا می دارد.

مگر شعر زیبای سعدی شیراز ،شاعر ایرانی زینت آرای سر در سازمان ملل نیست که می گوید:

بنی آدم اعضای یک پیکرند             که در آفرینش زیک گوهرند

اما نوبت که به خودمان می رسد:

اعضا بی سر می شود،پیکر اعضا می شود،گوهر پیکر می شود،سردر گوهر می شود،در جای سر در می شود،

و در آخر هم: در این در به اون در می شود!!

براستی آیا تا بحال پلیس راه ،افتان و خیزان و نا استاندارد بودن محوربروجن-لردگان-اهوار را علت حادثه ای تشخیص داده است ؟(شاید از دید آنها جاده معلول باشد!،یا شاید هم کاره ای نباشد!! ویا شاید فقط نمناک بودنش حادثه می آفریند!!!).

در این ناهمواری های  سطح جاده ای:

 کیست که به چشمانش خواب رود و خواب آلودگی ایجاد تصادف کند؟(البته همش هم ناهموار نیست ها! یه چند کیلومتر همواری هم داره!!!!)

(اگه سوار ماشین باشی و توی این جاده هم باشی کوه ها و قله ها و دره هایی که زیر چرخ های حس  می کنی بیشتر از اونایی هستن که تو مسیرت می بینی،اتفاقا خیلی هم خوبه از دور می بینی ،از نزدیک حس می کنی!!!).

شاید شعر پروین اعتصامی بی ارتباط با موضوع نباشد:

گفت مستی زان سبب افتان و خیزان می روی                 گفت جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست

به نظر شما بزرگراه وآزاد راه شدن جاده های استان همجوار ما به از دست رفتن خون این همه انسان بی گناه در جاده لردگان-بروجن می ارزد؟

افسوس که به قول "گَپ گپا":

"هر چی گَندُ مَندِ                مال ایما دردمندِ"

آيا «زندگي» را «زندگي کرده اي»؟

 

به دنبال خدا نگرد خدا در بيابان هاي خالي از انسان نيست، خدا در جاده هاي تنهاي بي انتها نيست، به دنبالش نگرد ...

خدا در نگاه منتظر کسي است که به دنبال خبري از توست، خدا در قلبي است که براي تو مي تپد، خدا در لبخندي است که با نگاه مهربان تو جاني دوباره مي گيرد.

خدا آن جاست، در جمع عزيزترين هايت، خدا در دستي است که به ياري مي گيري، در قلبي است که شاد مي کني، در لبخندي است که به لب مي نشاني، خدا در بتکده و مسجد نيست، گشتنت زمان را هدر مي دهد، خدا در عطر خوش نان است، خدا در جشن و سروري است که به پا مي کني، خدا را در کوچه پس کوچه هاي درويشي و دور از انسان ها جست و جو مکن، خدا آن جا نيست...

او جايي است که همه شادند و جايي است که قلب شکسته اي نمانده، در نگاه پرافتخار مادري است به فرزندش، در نگاه عاشقانه زني است به همسرش، بايد از فرصت هاي کوتاه زندگي جاودانگي را جست، زندگي چالشي بزرگ است، مخاطره اي عظيم، فرصت يکتاي زندگي را نبايد صرف چيزهاي کم بها کرد، چيزهاي اندک که مرگ آن ها را از ما مي گيرد، زندگي را بايد صرف اموري کرد که مرگ نمي تواند آن ها را از ما بگيرد، زندگي کاروان سرايي است که شب هنگام در آن اتراق مي کنيم و سپيده دمان از آن بيرون مي رويم، فقط چيزهايي اهميت دارند که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند، همچون معرفت بر خدا و به خود آيي...

دنيا چيزي نيست که آن را واگذاريم، دنيا چيزي است که بايد آن را برداريم و با خود همراه کنيم، سالکان حقيقي مي دانند که همه آن زندگي باشکوه هديه اي از طرف خداوند و بهره خود را از دنيا فراموش نمي کنند، کساني که از دنيا روي برمي گردانند نگاهي تيره و يأس آلود دارند آن ها دشمن زندگي و شادماني اند.

خداوند زندگي را به ما نبخشيده است تا از آن روي برگردانيم.

 سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسيد: آيا «زندگي» را «زندگي کرده اي»؟  

سه چیز در زندگی بشری اهمیت دارد: نخست مهربانی، دوم مهربانی، سوم مهربانی.