حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت
عید سعید فطر بر مسلمانان جهان خجسته باد.
نکته های کوچک زندگی
- کمتر از درآمدت خرج کن.
- دیگران را ملامت مکن مسئولیت های زندگیت را خودت بپذیر.
- اشتباهاتت را بپذیر.
- به افکار بزرگ فکر کن اما از شادی های کوچک لذت ببر.
- فراوان لبخند بزن،هزینه ای ندارد و ارزشش قابل تصور نیست.
- گوش کردن را یاد بگیر،فرصت ها گاه با صدای بسیار آهسته در می زنند.
- هرگز امید رااز کسی سلب نکن شاید این تنها چیزی باشد که داشته باشد.
- وقتت را تلف ماتم گرفتن برای اشتباهات گذشته نکن.
- خودت را به راحتی زیر دست و پا نینداز،یاد بگیر کوتاه و مودبانه "نه"بگویی.
- مراقب مشکلات بزرگ باش ،آن ها گاه در لباس "فرصت های بزرگ"خود را نشان می دهند.
- به خاطر داشته باش گاهی اوقات سکوت بهترین پاسخ است.
- همیشه و در همه حال به خدا توکل کن.
- به یاد داشته باش شخصیت تو تعیین کننده سرنوشت توست.
تاثیر امواج الکترومغناطیسی(امواج موبایل) بر بدن(علی سعیدی دانشجوی مهندسی پزشکی امیر کبیر تهران)
در این نوشتار به تاثیر امواج بر روی قدرت شنیداری و حافظه انسان و در نوشتار های بعدی به دیگر اثرات جانبی این امواج بر بدن می پردازیم.
۱-تاثیر بر روی رفتارهای شنیداری انسان:
در هنگام صحبت کردن با تلفن همراه گوش انسان بیشترین تماس را با امواج ساطع شده دارد که در دراز مدت میتواند آسیبهای جدی بوجود آورد وباعث انبساط بافت های مغز شود که ناشی از تغییرات حرارت کوچک اما سریع بافتها است.این امر باعث ایجاد امواج فشاری می شود که از طریق جمجمه به گوش درونی فرستاده میشود.جاییکه گیرنده های حساس صوتی در آنجا قرار دارد.طبق تحقیقات انجام شده،در صورت استفاده از گوش چپ در هنگام صحبت با تلفن همراه آسیب کمتری به دستگاه شنوایی وارد می آید.
افرادی که به صورت مکرر از تلفن همراه استفاده می کنند بهتر است به صورت متناوب از هر دو گوش خود استفاده کنند و سهم گوش چپ نیز در این تناوب بیشتر باشد.
استفاده مکرر از گوش راست به دستگاه شنوایی آسیب بیشتری رسانده و سبب افت آستانه شنوایی می شود.
در استفاده از تلفن همراه بهتر است از گوشی های هندزفری استفاده کرده و بدین ترتیب فاصله ای میان امواج مضر تلفن همراه و دستگاه شنوایی ایجاد نمود.
۲-تاثیر امواج الکترومغناطیس بر حافظه
تحقیق اول به وسیله دانشمندان انستیتوی علوم مغز دانشگاه فناوری ملبورن انجام شد، آنها در تحقیق خود تأثیر امواج ساطع شده از گوشی نوکیا ۶۱۱۰،روی امواج مغزی ۱۲۰ مرد و زن سالم را بررسی کردند. این تحقیق به صورت علمی و با روش «دو سو کور» انجام شد، به این معنی که حین تحقیق نه افراد مورد آزمایش و نه دانشمندان مطلع نبودند که گوشی‌ها چه زمان فعال هستند و چه زمانی غیرفعال.
بر اساس این تحقیق، امواج موبایل بر قدرت امواج آلفای مغز می‌افزایند. میزان تقویت اثر امواج آلفای مغزی در قسمتی از مغز که درست زیر گوشی موبایل، بود، بیشتر بود!
امواج آلفا با فرکانس ۱۲ سیکل در دقیقه در مغز تولید می‌شوند،این امواج نشاندهنده سطح برانگیختگی و هوشیاری یک فرد هستند. وقتی شخصی افکارش را از دنیای خارج متوجه افکار درونی و ذهنی خود میکند بر قدرت امواج آلفا افزوده می شود.
نمونه های زیادی از واژگان دیرینه ادبیات باستانی (اوستایی،پهلوی یا دری)اکنون در گویش بختیاری رایج است که در این نوشتار به تعدادی از آن ها اشاره خواهیم کرد:
1-هُمدا: از لغات پهلوی است و به معنای هم سن می باشد.
2-اَور:یک لغت اوستایی است و به معنای ابر می باشد.
3-انگُشت (انگُست):یک لغت پهلوی است که معنای آن واضح است.
4-مَزگ(مَزغ): یک لغت دری و به معنای مغز می باشد.
5-بُرگ:به معنای اَبرو می باشد.
سرشان به سگ ماند بروگشان ماند به مردمان (درخت اَسوریک)
6-حُشک: به معنای خشک می باشد.
رووی حُشک: روده خشک(کنایه از فردی که خیلی گرسنه است)
7-تیخ:یک واژه پهلوی است وبه معنای تیغ می باشد.
8-سَوز:به معنای سبز می باشد.
...چون سپید و سَوز اختیار کردی ،لاجرم امت تو در دنیا با معرفت باشند ودر عقبی در جنت باشند(تفسیر سورآبادی)
9-چاست:ظهر یا غدایی که در ناهار خورند.
هم آنجا امانش مده تا به چاست نشاید بلا بر دگر کس گماشت (بوستان)
10-تَروگ:به معنای تر و تازه می باشد در گویش بختیاری در مورد دختران یا زنان خوش اندام واژه "تَرال" یا "شَُلیل" به کار می رود که اولی از همان تَروگ گرفته شده است.
پس بیایید به اصل و نسب خویش بنازیم و به زبان اصیلمان افتخار کنیم.
این معما را حل کنید و پاسخ را دربخش نظرات بنویسید.
دو اتاق در مجاورت هم قرار دارند. هر کدام یک در دارند ولی هیچکدام پنجره ندارند. درهایشان که بسته باشد درون اتاقها کاملا تاریک است. در یک اتاق سه چراغ برق به توانهای ۱۰۰، ۱۱۰ و ۱۲۰ وات و در اتاق دیگر سه کلید برق مثل هم وجود دارد. ما نمیدانیم کدام کلید کدام چراغ را روشن می کند ( مثلا نمیدانیم آیا کلید وسطی مربوط است به چراغ وسطی یا به چراغهای دیگر اما بطور قطع میدانیم که هر کدام از کلید ها یکی از چراغها راروشن میکند. همچنین ترتیب چراغها را هم نمیدانیم). شما معلوم کنید که هر کلید مربوط به کدام چراغ است. برای اینکار و در شروع، شما باید در اتاق کلیدها باشید و کار را از آنجا شروع کنید. شما میتوانید هر چند مرتبه که بخواهید کلیدها را روشن و خاموش کنید. اما شما تنها هستید و نمی توانید از کسی کمک بگیرید وهیچگونه وسیله ای هم خواه برقی خواه غیر برقی بهمراه ندارید و مهمتر از همه اینکه شما حق ندارید بیش از یکبار وارد اتاق چراغها شوید و وقتیکه وارد شدید وبیرون آمدید، دیگر نمیتوانید مجددا وارد آن اتاق بشوید. این معما را بیل گیتس در سال 2002 طراحی کرد تا از بین 100 مهندس یکی را برای شرکتش انتخاب کند. حال بفرمایید که هر کلید کدام چراغ را روشن می کند؟
خشکسالی سال زراعی 73-72 وعدم تجربه و آگاهی کشاورزان در مواجه با آن صدمات جبران ناپذیری را به باغ های منطقه وارد نموده است .
در این سال هیچ کدام از باغ های روستای ابواسحاق آبیاری نشدند همه درختان زیر پنج سال خشک شدند و درختان مسن تر نیز خسارت فراوانی را متحمل شده اند.ضعف ناشی از عدم آبیاری ومتعاقب آن طغیان آفات و بیماری های گیاهی موجب خشک شدن بسیاری از درختان شده است.درختانی هم که زنده ماندند در سال های بعد نتوانستند محصول اقتصادی مناسبی تولید کنند.
علاوه بر کشاورزی مردم از لحاظ تامین آب شرب با مشکلات زیادی روبرو شدند و آب مورد نیاز برای شرب و مصارف خانگی از یک دستگاه تانکر آبرسان تامین می شده است که آن هم جوابگوی نیاز مردم نبود.
مشکلات فوق باغث مهاجرت درصد زیادی از جمعیت جوان و با سواد روستا به سایر مناطق گردید که این خود نیز ضربه بزرگی بر پیکره کشاورزی منطقه بود.
بیشتر افراد باقیمانده در روستا را میانسال و سالخورده تشکیل می دهند که نه توانایی کار کردن را دارند و نه اطلاعات کافی در زمینه کشاورزی مکانیزه و سود آور را .
خشکسالی سال زراعی87-86اثراتی مشابه با خشکسالی قبلی اما به مراتب کمتر داشته است تجربه قبلی باعث شد که کشاورزان به فکرحداکثر استفاده از منابع آب موجود باشند. از آن جمله می توان پوشش انهار و احداث استخر های ذخیره آب را نام برداگر چه در این سال نیز هیچ گونه محصول اقتصادی از باغ ها برداشت نشد اما استفاده صحیح از منابع آب موجود باعث کاهش خسارت به درختان شده است. ولی این تلاش ها سودی در پی نداشت ودرنهایت صد ها هکتار از باغهای ابواسحاق خشک شدند.
در مطالب بعدی پیرامون استعدادهای طبیعی دشت ابواسحاق و راهکارهای لازم برای حل مسئله خشکسالی صحبت خواهیم کرد.
چـرا عاقلان را نصیحـت کنیم
چـرا عاقلان را نصیحـت کنیم بیاییـد از عشـق صحبت کنیم
تمـام عبـادات ما عادت است به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز دو رکعت گلی را عبادت کنیم
بـه هنگـام نیـت بـرای نمـاز بـه آلالـه ها قصد قربت کنیم
چه اشکال دارد که در هر قنوت دمی بشنو از نی حکایت کنیم
چـه اشکـال دارد در آیینـهها جمـال خـدا را زیـارت کنیم
مگر موج دریا ز دریا جداست چرا بر یکی حکـم کثرت کنیم
پراکندگی حاصل کثرت است بیـاییـد تمریـن وحـدت کنیم
وجود تو چون عین ماهیت است چـرا بـاز بحـث اصالـت کنیم
اگر عشق خود علت اصلی است چـرا بحث معلول و علت کنیم
بیـا جیـب احساس و اندیشه را پـر از نُقل مهـر و محبت کنیم
پر از گلشن راز، از عقـل سرخ پـر از کیمیـای سعـادت کنیم
بیـاییـد تا عین عیـن القضـات میـان دل و دین قضاوت کنیم
اگـر سنـت اوسـت نـو آوری نگاهی هم از نو به سنت کنیم
مگو کهنه شد رسم عهد الست بیـاییـد تجدیـد بیعـت کنیم
برادر چه شـد رسـم اخوانیـه بیـا یـاد عهـد اخـوت کنیم
بگـو قافیـه سست یا نادرست همین بس که ما ساده صحبت کنیم
خـدایـا دلـی آفتـابـی بـده کـه از باغ گلهـا حمایت کنیم
رعایت کن آن عاشقی را که گفت بیـا عاشقـی را رعایـت کنیم
"قیصر امین پور"
دختر بد اخلاقی بود که کسی جرات نمی کرد او را خواستگاری کند تا این که یک نفر داوطلب شد که اورا به زنی بگیرد و رفت و با او ازدواج کرد.
شب عروسی آن ها را وارد حجله کردند .مرد بدون مقدمه رو به گاو خود کرد و گفت :"برو آب بیاور من تشنه هستم"بعد رو به الاغش کرد و گفت:"برو آب بیاور می خواهم بخورم".مرتبه سوم رو کرد به گربه ای که آمد توی خانه گفت:"برو یک ظرف آب بیاور و گرنه سرت را از تن جدا می کنم".
اما گربه از جایش تکان نخورد .مرد هم معطل نکرد و پرید و سر گربه را برید.آن وقت رو به زن کردو گفت:"برو یک ظرف آب بیاور".
زن فورا آب را حاضر کرد و از آن به بعد هم هر فرمانی شوهر به او می داد بلافاصله انجام می داد .مرد همسایه ماجرا را فهمید .او هم به گربه خانه شان گفت:"برو آب بیاور ور گرنه سرت را می برم"زنش تا این را شنید گفت:"آنکه گربه را سر برید پای حجله بود نه بعد از چند سال زندگی"
نتیجه گیری اخلاقی: اگر می خواهید زن ذلیل نشوید روز اول زندگی گربه ای گیر بیاورید و جلوی چشمان زنتان سر از بدن گربه جدا کنید!!!!!
سلام گویَل
مِنِ او روزگارَل قد(ذ)یم یه آدَ(ذ)می که نومِش محمود بی مِنِ ایذه مالمیر زندیی ایکرد،گو که سی تو بگم اگُن محمود سه تا گو داشت یک وِ یک بِزَنتَر اما محمود وِ هَمَش بزنتر بی کهخد(ذ)اشون هم بی.
یه رو لِنگِ بو بد بختشون اِره بالا(یعنی ایمیره!!) و نِشتِ کُرَل سی چار تا تیکه زمین بُر خینی ابو ،هر چی بو محمود کهخد(ذ)اشون بی اگو باسی و مو بیشتر بِرَسه،اما گویَلِش زیر بار نیرَهد(ذ)ن ،اُوید(ذ)ن دَس مِنِ یکی کردن تا جا خَردن داشت زید(ذ)ن مازَش ،چُنُ زید(ذ)نش که شَلُ کُل اووی و چُهلِس مِنِ جا،اما گویَلِ نامروتش نَهلِتنِش خو اووه ، یه تُربه بِسِن کولِش و روواندِنِش.
بعد از یَه مد(ذ)تی گویَل ایان که کَکانه بجورن،هر کینه که ایدید(ذ)ن اگُد(ذ)ن : اِشا چند تا آد(ذ)م شَل و لنگ نید (ذ)ین؟
اما گشتن دی فوید(ذ)ه ند(ذ) اشت.ایطور اووی که محمود معروف اووی وِ محمود شَلُ لَنگ.
اما اَیَر گود(ذ)ین محمود کُجه رهد؟
محمود رهد یه جایی به اسم "فلارد" پا اوشارِ" با فَرَج "گرمسیرش بی و "باساقی "هم سرحدش بی.ها بله گویَل ای محمود بَوا بَد بختِ خمون باساقیَل بی.
توضیح:دلیل اینکه داخل پرانتز حرف "ذ"نوشته شده این است که حرف ما قبل آن که "د"است در حقیقت در زبان لری تلفظی بین "د" و"ذ" دارد و برای تلفظ ،نوک زبان دندان های جلویی را لمس می کند.
خطر مصرف ظروف یکبار مصرف(محمد براتی دانشجوی دکترای شیمی دانشگاه تهران)
" قاتلین خاموش در کمین سلامتی ما هستند"
امروزه پیشرفت علم در زمینه های مختلف به منظور ایجاد رفاه بشر روز به روز سرعت فزاینده ای می یابد. در این بین جایگزینی مواد مورد استفاده در بسته بندی مواد غذایی و ظروف غذا با مواد ارزان تر به منظور کاهش هزینه ها و راحتی حمل و نقل به شدت در جوامع در حال توسعه خصوصا جامعه امروز ما در حال گسترش است. ظروف یکبار مصرف پلیمری بخش مهم این محصولات را شامل می شوند. استفاده از این ظروف برای توزیع غذا و صرف چای در مجالس، عمومیت یافته و رضایت متولیان این مجالس را که اغلب مجالس مذهبی، عروسی ها و یا مراسم عزا هستند، در پی داشته است.
این ظروف از جنس پلیمری مشتق شده از نفت جام می باشند. این پلیمر به صورت ورقه در آمده و وارد مرحله قالبگیری با قالب گرم گردیده و تبدیل به ظروف یکبار مصرف می شوند. نکته مهم در فرایند تولید این ظروف این است که پلیمر مورد استفاده، پس از قالبگیری شکننده بوده و به محض وارد شدن ضربه یا فشار می شکند و دیگر قابل مصرف نخواهد بود. برای بهبود این اشکال به پلیمر در حال سنتز موادی تحت عنوان نرم کننده اضافه می شود. لذا پس ار قالبگیری، ظرف حالت انعطافی به خود می گیرد و دیگر شکننده نخواهد بود. رفع این نقیصه منجر به ایجاد یک خطر بزرگ برای سلامت افرادی که از این ظروف استفاده میکنند گردیده است.
مواد نرم کننده، مواد شیمیایی به شدت خطرناکی برای سلامت انسان هستند. تحقیقات نشان داده است که هرچه دمای غذا یا آب موجود در ظروف یکبارمصرف بالاتر باشد این مواد با شدت بیشتری به داخل غذا یا آب، آزاد شده (بوی نامطبوع ایجاد شده از چای یا غذای داغ درون ظروف یکبار مصرف که شبیه به بوی سوختگی پلاستیک می باشد بیانگر آزاد شدن مواد نرم کننده سمی به درون چای یا غذا می باشد) و پس از خوردن و آشامیدن توسط افراد در یک بازه زمانی نه چندان طولانی موجب ایجاد بیماری های خطرناکی همچون سرطان می گردد. این موضوع سبب می شود تا جامعه پس از چند سال متحمل هزینه های مادی و اجتماعی حاصل از بروز بیماری هایی همچون سرطان گردد.
برای جایگزینی این ظروف خطرناک که قاتلین خاموش نیز نام گرفته اند، تلاش هایی شده است. از جمله این تلاش ها می توان به تولید ظروف یکبارمصرف کاغذی و نشاسته ای اشاره کرد. لیکن قیمت این ظروف به مراتب از ظروف یکبارمصرف پلیمری بیشتر است و به همین دلیل کاربرد آنها محدود است.
لذا اکیدا توصیه می شود استفاده از ظروف یکبار مصرف برای صرف غذا و چای گرم محدود گردد چرا که علاوه بر خطر ذکر شده، این ظروف قابلیت تجزیه در محیط را نیز ندارند و به صورت زباله غیر قابل تجزیه بر سطح زمین می مانند که خطر این نوع زباله ها در مبحث دیگری مفصل بحث خواهد گردید.
۲-احمد سعیدی ابواسحقی(رتبه ۲۰۸رشته ریاضی)
۳-محسن سعیدی ابواسحقی(رتبه۴۷۱رشته علوم انسانی)
۴-اشکان سعیدی ابواسحاقی(رتبه۸۴۱رشته علوم انسانی)
۵-قائم سعیدی ابواسحقی(رتبه ۹۸۵رشته علوم انسانی)
ابواسحاق بختیاری قبولی این عزیزان را به خودشان و خانواده محترمشان و همه ابواسحاقی های با فرهنگ صمیمانه تبریک می گوید.
آیا شما یک لر هستید؟
جواب خیلی از ما به سوال فوق بدون هیچ تاملی این است :خیر من یک بختیاری هستم و من لر نیستم.
در این نوشتار درباره این جواب مفصل صحبت خواهیم کرد.
با دلایل بسیار می توان ثابت نمود که بنیاد عبارت "لر یا بختیاری"اصولا بر باد است.شاید مطرح ترین شاعر بختیاری داراب افسر بختیاری باشد که همین شاعر در یکی از شعرهایش چنین می گوید:
چی کُهنه لُری وُر کِلِ مال لر نَروی شو.........
یا در جایی دیگر:افسر ای فخر بسه سی تو که بعد از مرگت اسم لر تا به ابد زنده ز اشعار تونه.
و بسیاری از ابیات دیگر.
براحتی می توان دید که این شاعر بزرگ بختیاری هیچ جایی خود را بختیاری معرفی نکرده و خود را لر نامید.
مسعود بختیاری سلطان آواز بختیاری در تصنیف ها و آواز هایش چنین می خواند:
مو لُر بلیط خورم ،هف سال چپونم......
یا در جایی دیگر در وصف نامدار خان بختیاری:ای مردُم مه اگون نومدار لُره......
این خواننده بزرگ نیز حایلی بین لر و بختیاری نکشید.
به نظر می رسد پیدایش چنین حایلی بین لر و بختیاری در چند سال اخیر شایع شده است و بسیاری از لر ها از تبعات این امر کاملا بی خبر هستند.
از نظر ساختار اجتماعی ،لر ها به دو دسته تقسیم می شوند :لر بزرگ و لر گوچک .بختیاری جز دسته لر بزرگ است و دسته ای جدا از لر ها نیست اصلا واژه بختیاری از ابتدا وجود نداشت،آنچه از ابتدا وجود داشت واژه لر بود ولی بعدها به دلیل رشادت ها یا محل زندگی که بختیاری ها داشتندبه این نام شهرت گرفتند.
بنابر این بهتر است کلمه"یا"را از عبارت"لر یا بختیاری "حذف کنیم و خود را لر بختیاری بنامیم،شاید در پشت عبارت "لر یا بختیاری"دسیسه ای نهفته باشد.
معنی:شاخه را در چشم خودش نمی بیند خار را در چشم مردم می بیند.
مفهوم:ناپسندی عیب جویی از مردم
۲-لُر سی لرُامیره،عَرَو سی عَرَو.
معنی:لر برای لر می میرد و عرب برای عرب.
مفهوم:هرکس برای آشنایان و هم نژادان خود دلسوزی می کند.
۳-مالِ خُم ز خُمونه ،مالِ مردم هم زخمونه.
معنی:مال خودم از آن خودم است و مال مردم هم از ان خودم است.
مفهوم:آزمندانی که همه چیز را برای خود می خواهند.
۴-نَنیَر به رنگ زردم، گَژدینِ زیرِ بَردُم.
معنی:به رنگ زردم نگاه نکن،من کژدم زیر سنگ هستم.
مفهوم:افرادی که بر خلاف ظاهر ،درونی خطرناک دارند.
۵-نو که اُوی به بازار ،کِهنه ابو دلازار.
معنی:نو که به بازار آمد ،کهنه مایه آزار می شود.
مفهوم:دلبستگی به چیزهای جدید و دل کندن از کهنه ها.
۶-نونَل دَییم چی گِرده،رُهَِل کُلُفت ،مِن دِرده.
معنی:نان های خواهرم مثل گرده است ،دارای کناره های کلفت و درون پاره است.
مفهوم:بی تجربگی دختران در پختن نان.
۷-نه گُنی دَرف ابو،نه دوما قوم اِبو،نه یابو مال ابو.
معنی:نه گونی ظرف می شود،نه داماد قوم آدم میشود و نه قاطر برای آدم مال می شود.
مفهوم:از اینان توقع آنچنانی نداشته باش.
روستای ابواسحاق دارای سه منبع ذخیره آب است که دو تا از این منبع ها آب مورد نیاز روستای ابواسحاق پایین و یکی آب مورد نیاز ابواسحاق بالا را تامین می کنند.
آب مورد نیاز ابواسحاق پایین از ترکیب آب دو منبع تامین می شود که آب یکی از این منبع ها از قناتی تامین می شود که حدود ۵۰سال پیش حفر شده و تاکنون اقدامی جهت توسعه و پاک سازی چاه های قنات صورت نگرفته است.
علاوه بر این،محل گذر آب قنات در مسیر فاضلاب بیش از۵۰خانوار است (منبع آب دیگر روستای ابواسحاق پایین به طور اصولی ساخته شده و آب آن از سرچشمه سندگان تامین می شود).
جالب است آب مصرفی ابواسحاق پایین در نهایت از ترکیب آب این دو منبع تامین می شود!!
از ابواسحاق پایین که بگذریم ابواسحاق بالا در این مورد دارای بسی مشکل است.یکی از این مشکلات سیستم لوله کشی و والف گذاری نامناسب به طوری که آب مصرفی یک خانوار شبانه روز تامین می شود و خانواری دیگر در شبانه روز فقط یک ساعت آب دارد.
مشکل دیگر آب ابواسحاق بالا ساختار منبع آب است که بسیار غیر اصولی ساخته شده است،علاوه بر این کلر زنی های بی رویه نیز مزید بر همه این علل است.
متاسفانه تاکنون هیچ اقدامی جهت پاکسازی و بازسازی اصولی منبع آب ابواسحاق بالا نشده است و چه بسیار بیماری های که در روستا شیوع پیدا کنند و بی ارتباط با آب مصرفی نباشند.
در این بازی محلی افراد به دوگروه تقسیم می شوند که اعضای هرگروه معمولا بین ۲تا۴نفر است.
نیم دایره یا دایره ای به وسیله گچ یا چوب (در جاهایی که زمین خاکی است از چوب برای رسم نیم دایره یا دایره استفاده می شود) رسم می شود،این نیم دایره یا دایره در این بازی "کیش"نامیده می شود.
سپس سرگروه ها با شیر و خط کردن تعیین می کنند که کدام گروه داخل "کیش"باشد،و آنگاه به تعداد اعضای گروه شلاق روی "کیش"گذاشته می شود و بازی شروع می شود.
سعی تیم درون "کیش"بر دوچیز است:
۱-محافظت از شلاق ها۲-هدف قرار دادن پای اعضای گروه مقابل
سعی اعضای گروه بیرون "کیش"بر دو چیز است:
۱-ربودن شلاق ها۲-محافظت از خویش در مقابل اصابت ضربه تیم مقابل
در صورت ربوده شدن شلاق ها جهنم به پا می شود و اعضای گروه درون "کیش"مورد اصابت پیاپی ضربات شلاق قرار می گیرند و تا زمانی که پایشان مورد اصابت تیم مقابل قرار نگیرد این روند ادامه دارد.
چون در قدیم الایام این روستا پوشیده از جنگل های فراوان بوده و ضمن اینکه باغهای فراوان داشت این منطقه را باغسو (باغستان) گفته اند که در طی زمان به باساقی (امروزه در بین مردم منطقه و خود اهالی روستا این نام رایج است) و نهایتا ابواسحاق تبدیل شده است.