هیچ وقت از خودت پرسیدی........؟

هیچ وقت از خودت پرسیدی........؟(زهره سعیدی)

هیچ وقت از خودت پرسیدی قیمت یه روز زندگی چنده؟

شما را به خدا تا حالا از خودتون پرسیدین: قیمت یه روز بارونی چنده؟

یه بعد از ظهر دلنشین آفتابی رو چند میخری؟

حاضری برای بو کردن یه بنفشه وحشی توی یه صبح بهاری یه چک پول بدی؟

پوستر تمام رخ ماه قیمتش چنده؟

فراموش نکن که همین بارون که کلافه ات می کنه که اَه بی موقع شروع شد!کاش چتر داشتم!بعضی وقت ها دلت برای نیم ساعت قدم زدن زیر نم نم بارون لک می زنه. هیچ وقت شده بگی دستت درد نکنه؟

شده از خودت بپرسی چرا این ابر تمام وجودش رو سرِ ما گریه می کنه؟اونقدر که دیگه برای خودش چیزی نمی مونه و نابود میشه.هیچ وقت از ابرها تشکر کردی؟ماهانه پول می گریرن یا قراردادی کار می کنن!؟

اگر نصف روز هم بشینی و به نیلوفر سوسنی رنگی که کنار جاده در اومده نگاه کنی بوته اش ازت پول نمی گیره.

چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته میشه؟بابت این کارش چقدر حقوق می گیره؟چرا فیش پول بارون ماهانه برای ما نمیاد؟چرا آبونمان اکسیژن هوا رو پرداخت نمی کنیم؟

تا حالا شده به خاطر اینکه زیر یه درخت بشینی و به آواز بلبل گوش کنی پول بدی؟

قشنگ ترین سمفونی طبیعت رو میتونی یه شب مهتابی کنار رودخونه گوش کنی.قیمت بلیتش دل تومنه !

خودتو به آب و آتیش می زنی که حتی تابلوی گل آفتابگردون رو بخری و بچسبونی به دیوار اتاقت ولی اگه به خودت یه کم زحمت بدی می تونی قشنگ ترین تابلوی گل آفتابگردون رو توی طبیعت ببینی.

گل های آفتابگردونی که اگه بارون بخورن،نه تنها رنگشون پاک نمیشه بلکه پر رنگ تر هم میشن،لازم نیست روی این تابلو کاور بکشی چون خاک روشو شبنم صبح پاک میکنه و با خودش میبره.

تو که قیمت همه چیز رو با پول می سنجی تا حالا شده از خدا بپرسی قیمت یه دست سالم چنده؟ یه چشم سالم چنده؟ چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنم پرداخت کنم؟

خیلی خنده داره نه!؟و خیلی سوال ها مثل این که شاید به ذهن هیچ کدوممون نرسه.

اون وقت تو موجود خاکی اگه یه روز یکی از این دارایی هایی رو که داری ازت بگیرن زمین و زمان رو به بد و براه میگری.

چی خیال کردی؟پشت قباله ات که ننوشتن!

اینا همه لطفه،همه نعمته که تو به حساب حق و حقوق خودت می ذاری،اگه صاحبش بخواد میتونه همه رو آنی ازت پس بگیره.

اینو بدون اگه یه روز فهمیدی قیمت یه لیتر بارون چنده؟ قیمت یه ساعت روشنایی خورشید چنده؟چقدر باید بابت مکالمه روزانه مون با خدا پول بدیم؟ یا اینکه چقدر بدیم تا بابت یه آهنگی که از صدای بلبل ضبط کردیم تحت پیگرد قانونی قرار نگیریم،اونوقت می فهمی که چرا توی این دنیا هستی.

بیوفیدبک

بیوفیدبک(علی سعیدی،دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی دانشگاه تهران)

بیوفیدبک، استفاده از ابزارها برای کمک به ذهن برای کنترل بدن است و انواع مختلفی دارد، اما همه‌ی آن‌ها در سه اصل مشتر‌ک‌اند: سیگنال‌ها، ابزار و تمرین. هدف بیوفیدبک یکی کردن ذهن و بدن است. فیدبک یکی از فرآیندهایی است که مغز برای یادگیری از آن استفاده می‌کند.

بیوفیدبک نوع خاصی از فیدبک است که چگونگی یادگیری را به مغز آموزش می‌دهد. یکی از مزیت‌هایی که برای بیوفیدبک قائل شده‌اند، غیرتهاجمی بودن آن است. ما بسیاری از بیوفیدبک‌ها را روزانه تجربه و کنترل می‌کنیم. لرزیدن از سرما، رفع گرسنگی، عطسه و ... از این نوع‌اند. اما کارهای دیگری نیز وجود دارند که تا به حال اقدام به کنترل آن‌ها نکرده‌ایم. کنترل دمای بدن، موج‌های مغز، حرکت ماهیچه‌ها و ... از این دسته‌اند. یکی از ساده‌ترین آزمایش‌هایی که می‌توان برای کنترل دمای پوست انجام داد، این است که به هر کدام از دست‌ها یک دماسنج ببندیم و دمای هر دو دست را در یک نمودار ببینیم، با تمرین و تکرار زیاد می‌توان دمای یکی از دست‌ها را بالا برد در حالی که دمای دست دیگر ثابت است! این‌که بیوفیدبک چرا و چگونه کار می‌کند، هنوز به وضوح معلوم نیست.

بیوفیدبک می‌تواند برخی بیماری‌ها جسمی و و حالات ذهنی/روحی را درمان کند. مانند:

حالات جسمی:  بی‌اختیاری در دفع ادرار، سردرد، فشار خون بالا، آسم، ضربان نامنظم.

حالات ذهنی یا روحی: بيش‌فعالي (ADHD)، اختلالال افسردگي، اضطراب و اختلالات یادگیری.
یکی از مراکزی که در این زمینه فعالیت می‌کند، مرکز "پارند"  (http://www.paarand.org) است.

 

لر بختیاری

لر بختیاری(حتما بخوانید!!!)

در یکی از نوشتارهای پیشین مطلبی پیرامون "لر یا بختیاری!" نوشته شد که ظاهرا بعضی از خوانندگان دلایل مطرح شده  را ناکافی پنداشتندو عده ای دیگر انگشت "واحسرتا و وا اسفا !!" به دهان گرفتند و قرار است که سکوت اختیار کنند!!

هر کس بسته به نوع نگاهش به یک پدیده می تواند یک حقیقت را اثبات نماید:

یک ریاضی دان در تساوی 0=1 خدا را اثبات می کند ،یک مهندس برق در حرکت الکترون ها به وجود خدا پی می برد و یک پزشک در کالبدشکافی بدن انسان.

ما هم در شعر و موسیقی برخاسته از ایل ،لر بودن بختیاری ها را ثابت نمودیم ،مایه تعجب است و افسوس؟!!!

به قول شاعر :"گر می نخوری طعنه مزن مستانرا".

ما لر بودن بختیاری ها را اثبات می کنیم و شما منتقد گرامی  اگر می توانید لر نبودنشان را!.

حال که شعر برخاسته از متن ایل نمی تواند دلیل خوبی برای این اثبات باشد ،از شعر می گذریم به سراغ کتب نثر می رویم.

 نخست به سراغ کتاب "تاریخ بختیاری" نوشته علی قلی خان سردار اسعد بختیاری می رویم:

در صفحه52 این کتاب چنین می خوانیم:

ایل بختیاری را لر می گویند ،به طریقی که ذکر شد این طایفه از منشعبات لر بزرگ می باشد و زبان و اخلاق و عادتشان با اهالی لرستان افتراقی ندارد.

صاحب زُبده التواریخ نویسد:که لر را بدان جهت لر گویند که در ولایت مانرود قریه ای است موسوم به "کرد" و در آن حدود در بندی است که آن را به زبان لری "کول"خوانند و در آن دربند موضعی است که آن را "لر" خوانند،چون اصل این جماعت از آن موضع برخاسته شده ،لران نامیده شدند.

در صفحه335 از همین کتاب(تاریخ بختیاری) می خوانیم:

روزی در جنگی سخت شاه اسماعیل محتاج به امداد بود و نزدیک بود به کلی مغلوب و منکوب شود ،ناگاه جمعی از سواران بختیاری بر دشمن حمله ای سخت آورده و آن ها را هزیمت دادند ،پادشاه از این اقدام سخت خوشحال شد و گفت :"امروز بخت با من یار گشت"

از آن روز ایل مزبور موسوم به بختیاری شدند.

در هیچ جای این کتاب، سردار اسعد هیچ گاه  بختیاری ها را از لرها جدا ندانست ،این در حالیست که خود یکی از مشهورترین چهره های بختیاری و مشروطیت  است.حال بعضی  چگونه خود را جدا می دانند، ما نیز مانده ایم!

حال به سراغ جواد صفی نژاد می رویم و کتاب" لرهای ایران":

ولایت وسیع و عریض لرستان در سال 30ه.ق دارای دو حاکم بود که باهم برادر بودند برادر بزرگتر به نام "بدر" بر قسمت شرقی لرستان حکومت می کرد و برادر کوچک به نام "منصور" بر قسمت غربی لرستان فرمانروایی داشت.

از این زمان به بعد قلمرو حکومتی برادر بزرگ تر را" لر بزرگ" و قلمرو حکومتی برادر کوچکتر را "لرکوچک" خواندند(لرهای ایران،جواد صفی نژاد،ص57).

در ادامه می نویسد :لر بزرگ وسعتی حدود 75000کیلومتر مربع در چهار منطقه مستقل جغرافیایی سکونت دارند که شامل حدود 61درصد پهنه لر نشینان کشور می باشد ،لرهای ساکن در این منطقه که همگی لر زبان و مسلمان و شیعه هستند به چهار دسته بزرگ تقسیم میشوند:لرهای بختیاری،لرهای کهگلویه،لرهای ممسنی،لرهای حیات داودی.

از نوشته های این کتاب ها پر پیداست که بختیاری ها لر هستند و از شاخه لر بزرگ.

بر طبل میان تهی کوفتن و افسوس خوردن و بختیاری پنداشتن خویش و لر ندانستن خود ، فقط تنگ آمدن در قافیه است.

این جدایی  بین لرو بختیاری حربه ای حساب شده است  که باعث شده ما چشم و گوش بربندیم و بختیاری را از لر جدا بدانیم ،به جای اینکه در معنا بمانیم بهتر است به  معنانویس بیندیشیم و خود را بیهوده محصور قفس جدایی نکنیم ،ما چه بخواهیم چه نخواهیم لرتبار هستیم و پنداشتن اینکه ما فقط بختیاری هستیم و از لرها جدا هستیم سرابی بیش نیست ! که خود مسبب نشناختن بیغوله از شاهراه در تیه گمراهیست.  

یک وا یک مساوی نیذ

یک وا یک مساوی نیذ !!!

 در این شعر سعی شده از دستور زبان بختیاری به نحو مطلوب استفاده شود ،بنابراین با دیدن حرف "ذ" به جای "د" زیاد تعجب نکنید زیرا:

 آنان که به فارسی سخن می رانند                 در معرض "دال" ،"ذال" را ننشانند

ما قبل وی ار ساکن و جز "وای" بود            " دال" است و گرنه "ذال"معجم خوانند

معلم رَهدِ پا تخته * گِرهد بی گچ مِنِ دستس * اُسو ریس که به شاگردون * گُهد: گوشتون بذین وا مو * تساوی دَرسِ اَمروزه * نویسین کُنجِ دفترتون * که یک وا یک مساوی هِذ و میزونه *نظامِ درسِ هندسه * به ای دستور و قانونه*

زِ ته صف پشتِ میز آخِری * یَه بَچه لُرِ،که بی  زردَنبو و بوریک * که باریکیس بیذَک چی نی قیلون! *  کِلِکه وِرد بالا * گُهد: آقا ایذیم اجازه مطلبی دارُم؟ *

معلم گُهذ: بُگُ جونُم ، بُگُ روذُم،بُگُ هر چه اخای پُرسی *وُریسا کُرکه سرپا و ُ * مُفِس(آب بینی !) پاک کرد وا او گوشه بالِس * پریشون بیذ احوالِس * و ایجور کرد اوچو قِصَنه آغاز: * که آقا خوت گُذی حالا * که یک وا یک مساوی هِد و میزونه *تو اول سیم بُگُ آقا * عدد وا آدمی فَرقِس چنه؟ * تا مو بُگُم باقی سوالانه !*

معلم گُهد : کُری مَر لیوه(دیوانه) آبیدی که پُرسی ای سوالانه؟* که یَک هو کُرکه گُهد آقا * عَدَد هه وا عَدد میزون * ولی اِنسون(انسان) که وا انسون مساوی نیذ * ایر وا یک مساوی بیذ * مو فَرخُم وا کُرِ خان وا کُرِ او کَهخذای ده * مو دونُم چی شو و روزه * هو بالا اینشینه مو نِشینُم لَم * هو بالا تخته مو وُر لَمِ تَختُم * هو خوشبخته مو بَذبختُم * هونه سیل کُن کراواتِس * کُتُ شلوار و اِشکم سیر * ولی مو بوم (پدرم) وِلیت(لُخت) و پا پَتی * وا یَه قَوای شِرِه و دِرده * هَمَس گُسنه ! * همه خَرد و خوراکُم روز و شو هَرسه(اشک) *

یونو اما ! * لَواسِ شیک و ماشین سُواری * کارشون رَسخه (رقص)* یونه گُهدُ گریوس * هَرس اباریذ از تیاس چی شُرشُر بارون *معلم هُشک مَند سر جاس و مات آبید * و گُهد ای بچیل: * حالا نویسین کُنج دفترتون  * که یک وا یک مساوی نیذ ! *

شاعر:فرود شجاعی از دیار چهار لنگ محمود صالح بختیاری

شگفتی های عدد پی

شگفتی های عدد پی(۳.۱۴)

عدد مشهور 3.14 یا همان عدد "پی" در پیچیده ترین حالت عددی خواهد بود که تا کنون دو هزار و 700 بیلیون رقم اعشار برای آن محاسبه شده است اما نشریه نیوساینتیست پنج وجه دیگر این عدد را نیز به مناسبت روز عدد پی آشکار کرده است.
ریاضیدانان هر سال در 14 مارس روز عدد پی را گرامی می دارند. روزی که به احترام محاسبه اولین اعشار عدد مشهور 3.14 نامگذاری شده است. شاید همه بدانند که عدد پی نسبت محیط دایره به قطر آن را تعیین می کند اما حقایق ناآشناتری درباره این پدیده ریاضی نیز وجود دارد که در ادامه به پنج مورد از آنها اشاره خواهد شد.


عدد پی در آسمان:
شاید ستاره های آسمان الهام بخش یونانیان باستان بوده اند اما یونانیان هرگز از این نقاط درخشان برای محاسبه عدد پی استفاده نکرده اند. رابرت ماتیوز از دانشگاه استون به منظور انجام این محاسبه اطلاعات نجومی و اخترشناسی را با نظریه اعداد ترکیب کرد. وی از این حقیقت که برای هر مجموعه بزرگ از اعداد اتفاقی احتمال اینکه هر دو عدد با یکدیگر هیچ وجه مشترکی نداشته باشند، عدد 6 تقسیم بر عدد پی به توان دو خواهد بود، استفاده کرد. ماتیوز فاصله فضایی میان 100 نمونه از درخشانترین ستاره های آسمان را محاسبه کرده و آنها را به یک میلیون جفت از اعداد تصادفی تبدیل کرد که در حدود 61 درصد از آنها هیچ وجه اشتراکی با یکدیگر نداشتند. با این مطالعات ماتیوز توانست مقدار عدد پی را تا 3.12772 محاسبه کند که 99.6 درصد صحیح است.


عدد "پی" مانند رودخانه ها به زمین باز می گردد:
عدد پی بر روی زمین نیز فعالیتهایی را به عهده دارد. این عدد می تواند مسیر رودخانه های پیچ در پیچی مانند آمازون را محاسبه کند. میزان پیچ و خم یک رود به واسطه انحراف آن از مسیر مستقیم تا منبع آب رود شرح داده می شود و عدد پی نشان می دهد یک رودخانه متوسط دارای انحراف مسیری در حدود 3.14 است.



"پی" تنها عددی است که الهام بخش ادبیات بوده است:
"الکس بلوز" روزنامه نگار در کتاب جدید خود با نام "ماجراجوییهای الکس در سرزمین اعداد" شرح می دهد چگونه عدد پی توانسته است الهام بخش شکلی از نگارش خلاقانه به نام Pilish شود. با استفاده از این شیوه اشعاری نگاشته می شوند که تعداد حروف واژه های متوالی در آن با کمک عدد پی تعیین می شوند. یکی از مشهورترین اشعاری که به این سبک سروده شده است Cadaeic Cadenza نام دارد که توسط "مایک کیث" نوشته شده است. وی در عین حال کتابی 10 هزار کلمه ای را نیز با کمک این تکنیک نگاشته است.


عدد "پی" در اتاق منزل شما:
جدیدترین محاسبات مقدار عدد پی را تا دو هزار و 700 بیلیون رقم تعیین کرده اند که آخرین آن سال گذشته توسط "فابریس بلارد" انجام گرفته است. وی برای محاسبه این ارقام از رایانه استفاده کرده است اما می توان با کمک چند سوزن و برگه ای کاغذ خط دار نیز این عدد را به راحتی محاسبه کرد. سوزنها را بر روی کاغذ بیاندازید و میزان درصد سقوط سوزنها بر روی یک خط مستقیم را محاسبه کنید. با کمی دقت پاسخ به دست آمده باید طول سوزن تقسیم بر فاصله میان خطوط باشد که در عدد دو تقسیم بر عدد پی ضرب شده باشد. این فرمول پس از ارائه آن توسط "کامت دو بوفون" ریاضیدان فرانسوی در سال 1733 به "مسئله سوزن بوفون" شهرت یافته است. این نظریه در سال 1901 برای اولین بار مورد آزمایش "ماریو لازارینی" قرار گرفت و وی برای محاسبه عدد در حدود سه هزار و 408 سوزن را بر روی کاغذ ریخت تا بتواند مقدار عدد پی را تا 3.1415929 به دست آورد.


اطلاعات بانکی شما در عدد "پی" دیده می شوند:

عدد پی عددی بی قاعده است و می تواند برای همیشه امتداد داشته باشد(نامختوم)، این به آن معنی است که احتمال یافتن هر نوع عددی در آن وجود خواهد داشت. تاریخ تولد، شماره تلفن و یا حتی جزئیات شماره حسابهای بانکی افراد می توانند خود را در لشگر اعداد و ارقام عدد پی پنهان کرده باشند. در عین حال با استفاده از کدهایی که اعداد را به حروف تبدیل می کند، حتی می توان آثار کامل شکسپیر و یا هر کتاب دیگری که تا کنون نوشته شده است را در میان ارقام عدد پی مشاهده کرد.

راز بزرگ زندگی(قانون جذب)

 راز بزرگ زندگی(قانون جذب){راضیه سعیدی،دانشجوی کارشناسی مشاوره دانشگاه شهرکرد}

1.رازبزرگ زندگي قانون جذب است.

2.قانون جذب قانون طبيعت است.اين قانون همانندقانون جاذبه است.

3.طبق قانون جذب هرچيزي مشابهش راجذب مي كندبنابراين وقتي درموردموضوعي فكرمي كنيدتفكرات مشابه رابه سوي خودجذب مي كنيد.

4.افكارداراي خاصيت مغناطيسي وفركانس هستند.هنگامي كه فكرمي كنيداين افكاربه دنياي خارج فرستاده مي شوندوتفكرات بافركانس مشابه راجذب مي كند.تمام افكارارسالي به منبع خودشمابازميگردد.

5.افكاركنوني شمازندگي اينده تان راشكل مي دهد.انچه بيشتر درموردش فكر مي كنيدوبرآن متمركزمي شويددرزندگيتان تجلي مي يابد.

6.وقتي احساس بدي داريدروي فركانس بدي هاي بيشترقرارداريد.وقتي احساس خوبي داريدخوبي هاي بيشتري راجذب خواهيدكرد.

7.وقتي فركانس دريافت خواسته هايتان راازخودساطع مي كنيد.قانون جذب افرادوقايع وشرايط رادرجهت دريافت خواسته تان به حركت درمي آورد.

8.اگرميخواهيدثروتمندشويدتمام فكرتان رابرروي ثروت متمركزكنيد.

9.وظيفه شماتوجه به خودتان است.مادامي كه وجودخودراسيراب نكنيدچيزي براي بخشش به ديگران نداريد.

10.رفتارمحترمانه باخودداشته باشيدبدين ترتيب ديگران هم شمارادوست خواهندداشت وبه شمااحترام مي گذارند.

11.هنگامي كه احساس بدي نسبت به خودداريدراه ورودعشق رامسدودمي كنيدودرعوض موقعيت هاي ناراحت كننده بيشتري رابه خودجذب مي كنيد.

12.به خصوصيات مثبت خودتوجه كنيدتاقانون جذب خوبي هاي بيشتري راازوجودتان رااشكاركند.

13.براي ايجادرابطه مطلوب برنقاط مثبت طرف خودتوجه كنيدنه به شكايت هايي كه ازاوداريد.بااين كارخوبي هاي بيشتري ازاودريافت خواهيدكرد.

14. خنده شادماني راجذب افكارمنفي رادفع ودرمان هاي معجزه اسايي رافراهم مي كند.

پیام تسلیت

سالگرد رحلت جانسوز پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص)و شهادت مظلومانه فرزندان معصومش امام حسن مجتبی(ع) و حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را به همه مسلمانان جهان تسلیت می گوییم.

حالا اِتَری،دی نَگُ نَتَرُم

حالا اِتَری،دی نَگُ نَتَرُم

افسوس که نسب نامه قومی با اصالت که عمری به درازای تاریخ ایران زمین دارد ورق بر ورق به باد سخره سپرده می شود و نگاه های مظلوما نه نگارنده کتاب تاریخ در عین بهت و ناباوری در حالی که نظاره گر پرپرشدن پرورده دست های پرپینه و پاهای پرآبله اش است رو به خاموشی می گراید.

هنگامی که سخن از اصالت و نجابت و شجاعت به میان است ،نقش لرها بسی عیان است ،شریک شادی و غم های این کهن سرزمین از عیلام تا اسلام بوده اند و خواهند بود.

فرزندان برومند کوروش بزرگ ،وارثان تمدن هخامنشی ،جان به کفان ایران اسلامی،همه اش به کنار !! اینک لُرهای ساده دل انگارده می شوند،چرا؟

هنگامی که نیروی دریایی خشایارشا یونانیان را مقهور قدرت بی چون و چرایش ساخت،

هنگامی که قلعه قندهار به دست بختیاریها فتح شد و وزیر دهای نادر شاه در وصفشان چنین سرود:

تو مپندار که بختیاری کرد                حق مدد کرد و بخت، یاری کرد

شاه دوران نادر افشار                     خاک بر فرق قندهاری کرد

هنگامی که تیپ قمر بنی هاشم (ع) در جنگ تحمیلی صف شکن بود و شبیخون های بی امانش ،امان دشمنان برید،

دیگران کجا بوده اند که کنون کباده ی بیداد گری کشیده اند و پیامک زشت و پلشت می سازند و صفت های نکوهیده می بافند وساز اصالت را برای خودشان می نوازند؟

باور کنید خیلی از ما لرها هنگامی که به غربت گام می نهیم جرات ابراز هویت خود را نداریم و معمولا هویت خود را به فارس نسبت می دهیم و اصفهان را مدینه فاضله خود می دانیم وانگار به گردنمان می زنند که هویت واقعی خود را ابراز کنیم،چرا؟

یکی از دلایل این موضوع را باید در همین پیامک های هدفداری که ما را از nجهت مورد هجوم قرارمی دهند،جست.

بدتر اینکه خود ما نیز به قول معروف"آتش بیار معرکه هستیم" و شاید این مثل قدیمی که می گوید:"بختیاری خُس خُسه بدبخت کرد" چندان هم بی ربط این موضوع نباشد.

براستی تاکنون چند تن از ما مقابل شخصی که برای ما لطیفه سرایی لرها را  می کند واکنش نشان دادیم؟

عقیده بعضی ها اینست که:"مزه این لطیفه ها توی لر بودن طرفه و اگه بجای لر بگیم "طرف" یا "یه نفر" حال نمیده!!! "

اینها لر را جوک و جوک را لر معنی کرده اند!! و ما امیدواریم این عقیده بویی از آگاهی به خود بگیرد .

به نظر می رسد که اولین گام برای جلوگیری از چنین هجوم هایی انتشار ندادن این پیامک ها توسط خود ماست ،بنابر این پیشنهاد می شوداگر  این پیامک ها به دستمان رسید برای دیگر کسان نفرستیم و اگر قرار باشد با لطیفه ای لبخند بر لب دیگران بنشانیم واژه"لر" یا"لره" را پاک کنیم و نام هیچ قومیت دیگری را هم  جایگزین این واژه ها نکنیم (چون دیگر قومیت ها  برای ما قابل احترامند)و به جای این واژه ها ،واژه های : طرف ، یه نفر، یه بنده خدا،یارو و......... را به کار ببریم ،در این صورت تیشه به ریشه خودمان که نمی زنیم هیچ ،درخت لبخند را هم برلبان دیگران می نشانیم.

ردپای تمدن شش هزار ساله طی چند سال اندک در حال پر شدن است ، بیایید نگذاریم نام و نشان نیاکانمان  از صحنه روزگار رخت بر بندد.

 

نظر درباره ضرب المثل

به نظر شما معنا و مفهوم ضرب المثل زیر چه می تواند باشد:

"لُقمه آخِرِ لُر همیشه پَتی یه"

وریس

وریس(veris)

وریس نوعی تسمه بافته شده از پشم است که توسط زنان ایل بافته می شود و برای استفاده های گوناگون در زندگی کوچ نشینی به کار برده می شود .

وریس دارای ابعاد و اشکال گوناگون است بلندای آن تاحدود 12متر می رسد ، یک سر وریس را به صورت حلقه ای در می آورند و سر دیگر آنرا به حلقه چوبی به نام "خَچه khache" می بندند.

وریس توسط دستگاه بافندگی مخصوص به خود بافته می شود ، این دستگاه ضمن این که ساده است می تواند نقثش های گوناگون و زیبایی روی این بند پدید آورد.

ابتدا به اندازه طول وریس مورد نیاز در دوسوی زمین همواری دو عدد میخ چوبی به زمین می کوبند و تارهای اصلی آن که از جنس پشم است را به این دو میخ می بندند.

تعداد تارهای وریس بسته به مورد نیاز عرض وریس بین40تا 80 تار را شامل می شود ،هر چهار رشته از نخ پشم را از سوراخ های چهارگانه ای که در یک صفحه چرمی که اصولا به صورت مربعی به ضلع 5سانتی متر است رد می کنند.

دوال در هر کنج خود دارای سوراخ است که رشته ای نخ را از آن رد می کنند و پس از این که دو دوال در بین تارها قرار گرفتند سر نخ ها را در دو طرف دیگر به میخ محکم می کنند .

با حرکت دادن جهت دو دوال در محور نخ ها یک رشته نخ را در هر ردیف در عرض رد کرده و سپس بوسیله دفه ای چوبی به نام "چیپت" ردیف بافته شده را محکم می کنند و این کار تا جایی ادامه می یابد تا وریس بافته شود.

موارد استفاده:حمل و نقل ،جابجا کردن گهواره ، جابجا کردن مشک آب،مشک زنی، حمل هیزم،تزیینات و....

مشکل حواس پرتی

مشکل حواس‌پرتي يا عدم تمرکز، مسئله‌اي است که با بالا رفتن مقطع تحصيلي، ممکن است بيش‌تر نمايان ‌شود؛ زيرا تعداد درس‌هايي که يک دانش‌آموز بايد آن‌ها را مطالعه کند بيش‌تر مي‌شود و به دليل خستگي و کار بيش‌تر، ذهن مشغوليت بيش‌تري پيدا مي‌کند؛ اما غلبه بر آن، کار چندان مشکلي نيست و شما مي‌توانيد با رعايت نکات زير بر آن فائق آييد:

1) زمان‌هاي مطالعه‌ي خود را کوتاه کنيد. به طور مداوم و پي در پي مطالعه نکنيد و با خود نگوييد که تا اين درس را تمام نکرده‌ايد از مطالعه دست برنمي‌داريد؛ با اين کار خسته مي‌شويد و ذهنتان به اين مسئله مي‌پردازد که چه زماني مطالعه تمام مي‌شود. بعد از هر 45 دقيقه مطالعه، 15 دقيقه استراحت کنيد.

2) براي هر صفحه با توجه به سطح مطالب آن، زمان خاصي را مشخص کنيد. اگر صفحه‌‌اي نکات زيادي داشت با خود قرار بگذاريد که در عرض 15 دقيقه اين صفحه را تمام کنيد. به اين ترتيب چون ذهن درمي‌يابد که وقت زيادي ندارد، به مطالعه سرعت مي‌بخشد و خيلي کم‌تر به عوامل ديگر مي‌پردازد.

3) تمام درس‌هايي را که بايد براي روز آينده آماده کنيد جلوي رويتان نگذاريد؛ زيرا نگراني تمام کردن آن‌ها شما را از مطالعه‌‌ي درست بازمي‌دارد.

4) عدم انگيزه و علاقه براي مطالعه‌ي يک درس از عوامل مستقيم حواس‌پرتي است. براي يادگيري بهتر درسي که دوست نداريد، براي خود پاداشي تعيين کنيد که در صورت تمام کردن آن درس، البته با کيفيت مطلوب، آن را به خود هديه دهيد.

5) سعي کنيد هنگام مطالعه اندکي صداي خود را بشنويد و سيستم شنوايي‌تان را با مطالعه‌تان هماهنگ کنيد. البته منظور اين نيست که بسيار بلند بخوانيد. در اين صورت انرژي‌تان تحليل مي‌رود.

6) از درس خواندن در نيمه‌هاي شب بپرهيزيد. وقتي مي‌دانيد ساير اعضاي خانواده در خواب به سر مي‌برند خواب‌آلودگي به سراغتان مي‌آيد و ذهن به طور مداوم پيام خوابيدن را صادر مي‌کند.اگر می خواهید در این موقع مطالعه کنید لااقل از افراد خواب آلوده بپرهیزید!!

7) جايي بنشينيد که مطالعه در آن‌جا را دوست داريد و هميشه در آن‌جا درس مي‌خوانيد. در اين صورت کمک بزرگي به تمرکز خود مي‌کنيد؛ زيرا ذهن به مطالعه در آن مکان عادت دارد و به اصطلاح شرطي شده است.

با توجه به مطالب گفته‌شده، این طور به نظر می رسد که درس خواندن با تمرکز، اصلاً کار دشواري نیست و  فقط  به اندکی تمرین نیاز دارد. 

اربعین حسینی

صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین نغمه های عشق باشد در نوایت یا حسین

می زند آتش به قلب دوستانت دم به دم داستان جانگداز کربلایت یا حسین

فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت باد

روش‌های نوین درمان اعتیاد

روش‌های نوین درمان اعتیاد(علي سعيدي)

بسته به نوع ماده‌ی اعتیادآور، یک یا تعدادی از واسط‌های شیمیایی بدن (مانند دوپامین، اندورفین و گابا) فقط در حضور ماده‌ی مخدر ترشح می‌شوند و اگر فرد معتاد، از ماده‌ی مخدر استفاده نکند، مقدار این واسط‌ها از حد طبیعی خود کم‌تر می‌شود که عوارض زیادی برای او دارد. روش‌های نوینی مانند "تحریک مغناطیسی مغز (TMS)" و "تحریک جریان مستقیم مغز (tDCS)" می توانند میزان این واسط‌ها را به حد تعادل برسانند و فرد معتاد بدون مصرف هیچ گونه دارویی اعتیاد خود را ترک کند.

در TMS، نواحی خاصی از مغز معتاد که با تولید واسط‌های شیمیایی مرتبط است، تحریک مغناطیسی عمیق می‌شود که این امر باعث افزایش ترشح واسط خاصی می‌شود. در tDCS نیز تحریک به وسیله‌ی یک جریان مستقیم انجام می‌شود تا افزایش ترشح واسط، حاصل شود.

TMS در بسیاری از بیمارستان‌ها و مراکز توان بخشی در ایران در حال استفاده است.

البته این روش‌ها جنبه‌ی روانی اعتیاد را که مربوط به "سلول‌های خاطره" است، درمان نمی‌کنند.


 

برگی از دفتر خاطرات

برگی از دفتر خاطرات(۱) (محمد براتی)

۱- (ارديبهشت 85)

ترم سه کارشناسي، من و محمد آزمايشگاه شيمي فيزيک 1 هم گروه بوديم. محمد کلا بجز امتحان آخر ترم و گزارش کار آزمايشگاه هيچ چيز ديگه اي براش مهم نبود و توي آزمايشگاه هميشه دنبال دودر کردن آزمايش ها بود. يه هفته که آزمايش اسپکتروسکپي نوبت ما بود، استاد، دستگاه و نحوه کار با اون رو براي ما توضيح داد و رفت سراغ بچه هاي گروه هاي ديگه. ما شروع کرديم. نمونه ها رو آماده کرديم و حالا نوبت استفاده از دستگاه بود. نمونه ها رو توي دستگاه قرار داديم ولي کار نمي کرد. يه مقدار هم با دکمه هاش ور رفتيم ولي درست نشد. محمد گفت: آخ جون دستگاه خرابه. به استاد بگيم و ده برو که رفتيم. به استاد گفتيم دستگاه خرابه. گفت که دستگاه درست بوده و گروه قبلي باش کار کردند. محمد گفت استاد شايد همونا خرابش کرده باشن. استاد از پشت ميزش بلند شد و به سمت دستگاه اومد. من ديدم که چند ثانيه به دستگاه نگاه کرد، بعد چند ثانيه به ما دوتا نگاه کرد. دوباره به دستگاه نگاه کرد و خيلي آرام و با حوصله گفت: " هميشه وقتي مي خواهيد از يک وسيله الکتريکي استفاده کنيد حتما دوشاخه اون رو توي پريز برق بزنيد."

 2-  (آبان 85)

داشتم با دوستم از سالن اداري دانشکده شيمي دانشگاه تبريز رد مي شديم.  کت و شلوار شيکي پوشيده بود. مي گفت 200 هزار تومن خريده. طبق معمول مشغول اعتراض بود. با ژست خاصي مي گفت ببين اين روزا آدما با دروغ گفتن مثل آب خوردن مايه دار مي شن و اين خيلي وضع بديه و اصلا علت عقب افتادگي ما هم همينه. همين طور داشت صحبت مي کرد که ناگهان گفت: برو جلو. تو برو جلو. گفتم چي شده؟ گفت برو برو بهت مي گم. حکيم زاده مسئول امور دانشجويان دانشکده داشت از انتهاي سالن وارد اتاقش مي شد و ما ابتداي سالن بوديم. حکيم زاده که وارد اتاقش شد آروم از پشت سر من بيرون اومد. گفتم چي شده؟ اولش طفره رفت ولی وقتی اصرار کردم گفت من ديروز يه برگه که يکي از اقواممون توي کميته امداد برام تنظيم کرده بود به حکيم زاده دادم که من مثلا بابام فقيره و ندارم پول خوابگاه بدم و اون هم قبول کرده. گفتم خوب حالا قايم شدي واسه چي؟ گفت خوب آخه اون اگه منو ببينه نميگه تو با کت و شلوار 200 هزار تومني چکار مي کني اگه بابات فقيره؟

  3- ( اوايل سال تحصيلي 87-86)

داخل بوفه دانشکده علوم انساني دانشگاه تبريز با يکي از دوستام نشسته بوديم. کنار ميز روبروي من يه نفر به من خيره شده بود. خيلي آشنا به نظر مي اومد. به دوستم (که خيلي هم شوخ طبعي بود) گفتم: بدون اينکه برگردي و پشت سرت رو ببيني، يه بتده خدايي کنار ميز پشت سريت به من خيره شده. خيلي چهرش برام آشناست. فکر کنم توي يه دبيرستان بوديم. تو برو بهش بگو که اهل چهارمحاله يا نه. گفت چه شکليه؟ آخه کلي آدم پشت سر من هست. گفتم کفشش اسپرته يه شلوار جين و پيرهن روشن داره. بلافاصله بلند شد و رفت بين بچه هاي اون ميز. بدون اينکه چيزي بگه در حالي که همه اون بچه ها  داشتن نگاهش مي کردن اول به کفش ها، بعد به شلوار و بعد به پيرهن اون آقا نگاه کرد. و با اعتماد به نفس پرسيد: ببخشيد آقا شما اهل چهارمحاليد؟ طرف که به شدت از برانداز شدن توسط دوست من متعجب شده بود. در حالي که آب دهنشو قورت مي داد گفت: خيلي تابلوئه؟

قرآن علمی یا علم قرآنی

قرآن علمی یا علم قرآنی (محسن سعيدی ابواسحاقي دانشجوي كارشناسي ارشد پیوسته دانشگاه امام صادق(ع))

مطلب را با این عنوان که آیاعلم قرآنی باشد و یا  قرآن علمی باشد آغاز می کنیم. (علم به معنای رایج(science) البته بحث از این عام تر است که از این مجمل شروع شده و ادامه بحث در پست های بعدی به مخاطبین عزیز این وبلاگ تقدیم خواهد شد. هدف از طرح این مباحث نیز رسیدن به خودآگاهی در حقیر و شما عزیزان می باشد و به دنبال آن شروع یک حرکت جدید. چیزی که مهم است این است که مخاطبین عزیز حول مباحث طرح شده حتماً مطالعه داشته باشند تا هدف طرح مباحث تحقق پیدا کند...

همیشه توجه داشته با شیم که که قرآن برای اثبات حقیقتش بی نیاز از علم است و این علم است که باید حقیقت خود را از قرآن بگیرد. قرآن آمده تا بشر را هدایت کند(هدیً للناس) و به همین جهت یک حقیقت ثابت دارد و برای همین قرآن به زبان فطرت که زبان مشترک همه ی انسان ها( به قول امروزی ها زبان اینترنشنال) نازل شده تا همه حقیقت ثابت و استوار آن را دریابند.(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ َحنِيفاًفِطْرَتَاللَّهِ الَّتِی فطَرَالنَّاسَ عَلَيْهالاتَبْدِيلَ لِخَلْقِاللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ و َلكِنَّ أَكْثَرَالنَّاسِ لايَعْلَمُون. /31 روم) .

در دنیای مدرن امروز تعارضاتی بین دین و علم به معنای رایج به وجود آمده است. برای همین عده ای  از روی نگاه خیر خواهانه سعی در اثبات علمی بودن قرآن دارند. برای این کار اگر نظریه مشهور علمی وجود داشته باشد به دنبال این هستند تا در قرآن آیه ای موید بر آن پیدا کنند تا این طور نتیجه بگیرند که بلی قرآن علمی است. این که آیات قرآن را با نظریات علمی اثبات می کنند (مثل نطریه انیشتین و تطبیق نفخ صور بر آن )از کجا معلوم که نظریه دیگری نیاید و بطلانش را ثابت کند و این چیزی است که در علم امروزی بسیار رایج است. نظریه پشت نظریه می آید و نظریات قبل را باطل می کند. آیا اگر روزی قانون انیشتین توسط نظریه جدیدی نقض شود حقیقت وجود قیامت و احیا مجدد نفی می شود.؟ علاوه براین ما میبینیم بسیاری از نظریاتی که زمانی علمی شناخته می شدند است مثلا نظریه تطور انواع داروین نمونه ای از آن بود که بر اساس حدث و گمان های اثبات نشده بنا گذاشته شد و اکنون توسط دانشمندان علوم طبیعی نیز رد شده است. در حالی که قرآن صریحا تطور انواع را رد می کند. علاوه بر این  باز تعارضات زیادی در خود علم مشاهده می کنیم.  مثلاً وقتی به نظریه نسبیت عام و نسبیت خاص انیشتین رجوع می کنیم می بینیم که پیش فرض های هر دو نظریه کاملا در تعارض با هم قرار دارند. این ویزگی روش علمی امروزی است که مبنای خود را بر پیش فرض های اثبات نشده می گذارد  و با روش علمی خاصی که به آن پوزیتیویسم می گویند علم تولید می کنند. در حالی که دانشمندان زیادی همچون پوپر وپاسمور ... بطلان این روش علمی را ثابت کردند. نظریات انیشتین نیز از پدر پوزیتیویسم یعنی ماخ  متاثر شده است. این که می بینیم در علم امروزی با تالیمات دینی تعارض دیده می شود نیز همین است. ماخ پدر مکتب پوزیتیویسم و به دنبال آن کارناپ و شلیک و حلقه ی وین از همان اول با غرض حذف متافیزیک و فلسفه ارسطویی که قائل به وجود متافیزیک بود آمده اند واز علوم طبیعی شروع کرده و این روش را به علوم انسانی هم وارد کردند و به اصطلاح خودشان این مکتب را برای یکسان سازی علوم آورده بودند.یکسان سازی که در همه ی علوم به حذف ماورا الطبیعه منجر می شد(به قول ما سکولاریزه کردن علوم) که مثلا در فیزیک برای بدست آوردن یک قانون علمی از همین روش پوزیتیویسم استفاده می کنیم و اگر گزاره های ما تحقیق پذیر بودو توانستیم با روش تجربه پذیری اثبات کنیم قانون علمی بدست می آید و در روانشناسی نیز که مربوط به عالم درونیات است نه عالم خارج همین روش را به کار بردند و گفتند اگر رفتار های خارجی انسان ها تجربه پذیر باشد  قانون علمی بدست می آید و برهمین اساس مکتب رفتار گراها در روانشناسی شکل گرفت (مکتبی که خیلی از انحرافات جنسی مثل خود ارضایی را طبیعی میداند در حالی که در پزشکی نیز مضراتش آشکار است )و یا در همین روش علمی در حقوق می گویند که مجازات قتل نباید اعدام  باشد در حالی که ما در قرآن داریم فی القصاص حیاة در قصاص حيات است و يا مثال هاي دیگر که نشان از ورود روش نا صحیح پوزیتیویم در سایر علوم مثل جامعه شناسی، علوم سیاسی و ... دارد.

این که بخواهیم قرآن را بر علم عرضه کنیم تا اثبات کنیم که آیا قرآن درست می گوید یا نه و یا اثبات کنیم که قران علمی است کار درستی نیست. چون قرآن یک حقیقت ثابت است که هیچ وقت این حقیقت قابل تغییر نیست(ذلک دین القیم) در حالی که علم امروزی به طور دایم در حال تغییر است و نظریه پشت نظریه می آید  حال اگر علم  رایج حقیقت است چرا این همه تناقض و تطور. مگر می شود حقیقت نسبی باشد؟

حقیقتاً باید به قرآن رجوع شود و حقیقت و معرفت از آن در یافت کنیم که علم به معنای واقعی آن در همین قرآن است قرآنی که هم در دانشگاههای ما و هم در حوزه های علمیه ما علی الخصوص به جز اندک عالمان مفسر و نزد مردم و هم نزد مسئولین محجور مانده است. باید به قرآن رجوع شود و با فهم عمیق معرفت و علم واقعی را از آن در یافت کرد و سپس بر مبنای آن علم را بنا نهیم علمی که مبتنی بر حقیقت و فطرت خواهد بود و هرگز تعارض در آن وجود نخواهد داشت  و این علم حقیقی است که می شود نظامات اجتماعی را بر آن بنا نهاد تا عدالت در سراسر جهان برقرار خواهد شد و جامعه ای تشکیل خواهد شد که همه افراد بشر فرصت رشد به معنای واقعی را پیدا خواهند کرد. البته نزدیک است روزی که خلا تئوریک در جهان به وجود خواهد آمد و آن روز خواهد بود که حقیقت علم بر همگان آشکار خواهد شد.

نکته دیگر این که ما در روایات داریم که تا زمان ظهور بشر فقط به دو حرف علم خواهد رسید نیزمنظور علم حقیقی است نه علم رایج. مگر می شود علم رایجی را که در خدمت عده ای سرمایه دار و در جهت منافع آنها در آمده را علم حقیقی دانست. مگر می شود علم رایج را که هر روز در جهت جمع آوری ثروت بیشتر عده ای سرمایه دار جهانی و فقیر کردن کشور های به اصطلاح خودشان جهان سوم به کار میرود را علم حقیقی دانست. البته نمی شود تمام علم امروزی را ناکارآمد دانست بلکه روش علمی که با آن به تولید علم می پردازند منجر به تولید نظریات اشتباه زیادیدر علوم طبیعیه و فیزیک و فلسفه و علوم اانسانی شده است. با وجود این که بطلان این روش علمی ثابت شده است ولی به علت این که این علم به کار نظام توسعه جهانی می آید هنوز در سراسر کتب درسی دنیا که همه ترجمه ای  از نظریات علم پوزیتیویستی هستند این روش علمی وجود دارد.

توضیح مختصر در مورد اعلام:

جان پاسمور(متولد 1914): مورخ فلسفه فارغ التحصیل ادبیات و فلسفه از دانشگاه سیدنی صاحب کتاب تاریخ یکصد ساله فلسفه-مقاصد هیوم و... در

ماکس پلانک(1947-1858): فیزیکدان آلمانی کاشف کوانتوم عمل. دکترای فیزیک از دانشگاه مونیخ

 کارل رایموند پوپر(متولد1902) : فیلسوف اتریشی علوم طبیعی و اجتماعی که در دانشگاه وین ریاضیات و فیزیک و فلسفه آموخت. رد پوزیتیویسم منطقی در 1993

شلیک(1936-1882):  از پایه گذاران فلسفه تحلیلی جدید و رهبر پوزیتیویست های منطقی حلقه وین و در دانشگاه وین فلسفه تدریس می کرد.

انیشتین(1955-1879): واضع نظریات نسبیت عام و خاص. البته در 1950 از هیچ اشتباهی به اندازه گرایش پوزیتیویستی داشتن پشیمان نبود.و از افکار سابق خود بازگشت.

در مورد پوزیتیویسم میتوانید به مقاله Logical Positivism پوزیتیویسم منطقی جان پاسمور اطلاعاتی بدست آورید.

بدبوی پرخاصیت

بدبوی پرخاصیت(پیاز)

 از پیاز بعنوان دارویی ضدعفونی كننده استفاده میشود. مالیدن آب پیاز به صورت از ایجاد لكه ها جلوگیری میكند. و از مخلوط آب پیاز و عسل میتوان بعنوان یك كرم ضد چروك استفاده كرد.

 پیاز سرشار از ویتامین C، کلسیم، منیزیم، فسفر، پتاسیم، سدیم، گوگرد و اسید فولیک و مقدار کمی آهن، مس و روی است که تاکنون تحقیقات زیادی برای اثبات خواص آن صورت گرفته است. خوردن پیاز در پیشگیری از پوکی استخوان مؤثرست؛ چرا که پیاز با جلوگیری از کاهش مواد معدنی بویژه کلسیم موجود در سلولهای استخوانی از بروز پوکی استخوان جلوگیری میکند

پژوهشگران دانشگاه برن سوئیس، تركیبی در پیاز شناسایی كرده اند كه از كاهش حجم استخوان و پوكی آن جلوگیری میكند. این ماده در پیشگیری در كاهش نیافتن مواد مصرفی ـ بویژه كلیة سلولهای استخوانی ـ تأثیر زیادی دارد. 

 پیاز، قند خون و كلسترول را پایین می آورد

 پیاز یكی از گیاهان بسیار قدیمیست كه انسان آنرا شناخته و در غذای خود استفاده میكرده است در كتابهای پزشكان قدیم از پیاز بسبب داشتن الیاف و ویتامین ها و فلزات بعنوان داروخانه ای كامل نامبرده شده است. 

 بوی آن میكروبهای مضر را از بین میبرد. 

 قند خون را كاهش میدهد. 

 از ابتلا به سكته جلوگیری میكند. 

 قلب را فعال میكند و كلسترول را كاهش میدهد. 

 گردش خون را تقویت میكند. 

 بسبب داشتن آنتی اكسیدان، تنش و نگرانی را از بین میبرد. 

 الیاف غذایی آن دستگاه هاضمه را تقویت میكند. 

 پیاز از سرطان ریه جلوگیری میكند: 

 مواد شیمیایی موجود در پیاز خطر ابتلا به سرطان ریه را كاهش میدهد. مواد «فلاونوید» از دچار شدن به انواع بیماریها جلوگیری میكند و به وفور در پیاز یافت میشود. 

 پیاز برای پوست بسیار مفیدست؛ زیرا خون را تصفیه میكند و در نتیجه رنگ چهره زیباتر و جذاب تر میشود. 

همچنین پیاز بدلیل داشتن گوگرد باعث افزایش رشد موهای سر میشود. پیاز به دلیل داشتن آهك، دندانها را محكم میكند و باعث استحكام استخوانبندی بدن میشود... بنابراین خوردن پیاز برای كودكان مبتلا به نرمی استخوان و سالمندان مفیدست. 

 

اگر سرما خورده اید، چند پیاز را برش داده و در نقاط مختلف خانه قرار دهید.... پیاز مانند یك دستگاه تصفیة هوا از ابتلای سایر اعضای خانواده به این بیماری جلوگیری خواهد كرد. 

 همچنین اگر خارج خانه غذا میخورید، پیاز را همراه آن مصرف كنید، زیرا ماده ای در پیاز وجود دارد كه از مسمومیت غذایی حاصل از خوردن گوشت مانده جلوگیری میكند. 

 اگر شخصی بدلیل مصیبت وارده دچار حملات عصبی شده، پیازی را به دو نیم كرده و جلوی بینی او بگیرید. 

 "پیازچه" فواید متعددی دارد. بتازگی متخصصان علوم تغذیه فرانسه دریافته اند كه پیازچه ادرار آورست زیرا ۸۵ در صد آن را آب تشكیل میدهد. 

 در پیازچه ۲۴۳ میلی گرم پتاسیم و ۴ میلی گرم سدیم و ۲۷ گرم كالری است. 
دانشمندان دریافته اند كه بخش سفید رنگ پیازچه دارای مواد قندی است كه در ادرار كردن تأثیر میگذارد و بخش سبز آن ویتامین«ث» دارد كه دستگاه دفاعی بدن را تقویت میكند. و ۲ میلی گرم ماده كاوتین پیازچه به بازسازی سلولها كمك میكند. 

 همچنین پیاز بدلیل داشتن ماده گلوکوزین که مشابه هورمون انسولین است، قند خون را تنظیم میکند. 

گفتنی است، خوردن نصف پیاز متوسط در روز ۳۰ درصد از مقدار کلسترول بد خون را کاهش میدهد و بجای آن باعث افزایش کلسترول خوب خون م‌شود. پیاز منبع غنی نوعی اکسیدان است که از بروز سرطان در افراد جلوگیری میکند. 

 این گیاه خوراکی از بیماری آب مروارید در چشم نیز جلوگیری میکند و بنابرین مصرف آن به افراد مسن توصیه میشود.

 

حکایتی از شیخ بهایی

حکایتی از شیخ بهایی(محسن سعیدی)

پیرزنی در خواب خدا را دید و به او گفت: خدایا من خیلی تنها هستم، آیا مهمان خانه من می‌شوی؟ خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت.

پیرزن از خواب بیدار شد و با عجله سرگرم نظافت و جارو کردن خانه شد. رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی را‌ که بلد بود پخت. سپس نشست و منتظر ماند. چند دقبقه بعد در خانه به صدا در آمد. پیرزن با عجله به طرف در رفت و آن را باز کرد. پیرمرد فقیری بود، پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد. پیرزن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.

نیم ساعت بعد  در خانه به صدا در آمد. پیرزن دوباره در را باز کرد، این بارکودکی که از سرما می‌لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد. پیرزن با ناراحتی در را بست وغرغر کنان به خانه برگشت. نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد. این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه‌اش غذا بخرد. پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را  دور کرد.

شب شد ولی خدا نیامد. پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید پیرزن با ناراحتی گفت: خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی آمد.

خدا جواب داد : بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی .

                همه شب نماز خواندن، همه روز روزه گرفتن               همه سال از پی حج سفر حجاز کردن

                شب جمعه‌ها نخفتن، به خدای راز گفتن                 ز وجود بی نیازش     طلب     نیاز کردن

                به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن                    ز ملاهی و مناهی همه    احتراز   کردن

                به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد              که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن

               به خدا قسم که کس را ثمر آن‌قدر نبخشد               که به روی نا امیدی در بسته  باز   کردن

ما ابواسحاقمان را دوست داریم....

بی گمان بسیاری از بیماری ها که با انسان سر در گریبان هستند ارتباطی تنگاتنگ با مواد غذایی مصرفی او دارد، در موارد خاص عوامل تنش زا را محیط و وراثت تشکیل می دهند .

در روستای ما به دلیل همگون بودن وضعیت ژنتیکی ،وراثت نقش سرنوشت سازی را ایفا می کند به طوری که نسبت به بعضی از بیماری ها نقش پر رنگ تری دارد.

در این نوشتار عامل محیط را مورد بررسی قرار می دهیم و در نوشتارهای بعدی پای وراثت را وسط می کشیم.

یکی از بیماری هایی که وابسته به محیط و مواد غذایی است ،بیماری زخم معده است که این بیماری در روستای ما یکی از شایع ترین هاست ،دلیل چیست؟

1-مایه حیات در روستای ما به مایه مرگ تبدیل شده است!

آب روستا از دو منبع تامین می شود که منبع آب ابواسحاق بالا از غیر اصولی ترین منبع های آب است ،چه از لحاظ مهندسی ساخت و چه از لحاظ بهداشت. در واقع نباید نام منبع آب را روی آن گذاشت بلکه منبع میکروب نامی مسمی تر برای آن است!

از لحاظ اصول فنی منبع آب نباید زیر زمین ساخته شود ،آنچه باید زیر زمین ساخته شود استخر آب است نه منبع آب،که این دو خیلی با هم متفاوتند!

ابواسحاق پایین دارای دو منبع آب است که یکی از آن ها به طریق اصولی ساخته شده و دیگری وضعیتی مشابه منبع آب ابواسحاق بالا دارد،اما فاجعه اینجاست که آب یکی از منبع ها از قناتی تامین می شود که مجرای آن از زیر بیش از 50ساختمان در ابواسحاق بالا می گذرد و بالطبع بی ارتباط با فاضلاب های این خانوارها نیست! ولی متاسفانه آب این منبع جزء آب آشامیدنی مصرفی ابواسحاق پایین است.

بدتر این که کلر زنی های غیر اصولی به شدت این قضیه دامن زده است .

2-شاید محبوب ترین و در عین حال پر مصرف ترین میوه نزد ما همچنان میوه سیب باشد،اما سهل انگاری در مراقبت درست از این میوه خدادادی  واقعا فاجعه آفرین است.

معمولا از اوایل خرداد میوه سیب روی درختان رخ نمایی می کند اما بسیاری ازکشاورزان ما به دلیل عدم آگاهی از زمانی که این میوه به اصطلاح چغاله است تا فصل چیدن آن سم پاشی می کنند نه کم، بل بسیار! در برخی موارد تعداد دفعات سم پاشی به عدد 8هم می رسد!! یعنی در طول چهارماه 8بار سم به درخت بدبخت خورانده شده یا به عبارتی به طور متوسط هر 15روز یک بار سم پاشی صورت گرفته است،ما منکر سم پاشی نیستیم  بلکه با سم پاشی غیر اصولی مخالفیم.

این در حالیست که به عقیده کارشناسان حداقل زمان لازم برای مصرف میوه سیب پس از سم پاشی سه هفته است،یعنی در طول این مدت اثر سم در میوه باقیست!!

بنابراین بی سبب ما نامش را سیب گذاردیم ، ودر عجب نباید بود  که نامش را سم بگذاریم!!

با این تفاسیر به نظر شما خوانندگان بزرگوار آیا ما باید معده سالمی داشته باشیم!؟یا باید به خودمان آفرین،صد آفرین ،هزار و سیصد آفرین!! بگوییم که چنیین معده محکمی داریم که حداقل بیست سال با انواع و اقسام میکروب و سم و......سر وکله می زند و همه را می بلعد!!؟

به نظر میرسد که بی تفاوتی،ناآگاهی و خو گرفتن به عادات گذشته عوامل بسیار مهمی  در این ماجرا باشند، زمانی روستای ما کم جمعیت بود و کم خانوار و آب قنات هیچ مشکلی برای آشامیدن نداشت ولی اکنون دیگر این گونه نیست.

وظیفه همه ما چه دانشجو ،چه فرهنگی ، چه استاد دانشگاه  و چه دیگر تحصیلکردگان  اینست که این معضلات را حل کنیم،شاید این گونه فکر کنیم که من کنون یا در آینده ساکن  ابواسحاق نیستم و بی تفاوت بمانیم ،اما این وسط سرنوشت عزیزانمان که در روستا زندگی می کنند چه می شود؟

اگر قرار باشد ما قشر تحصیلکرده این مشکلات را حل نکنیم پس که باید حل کند؟

بیایید زیر این بار نه چندان سنگینی که بر دوش ماست براحتی شانه خالی نکنیم و دست در دست به مهر میهن خویش را کنیم آباد.

 

 

چگونه عینک آفتابی مناسب انتخاب کنیم

چگونه عینک آفتابی مناسب انتخاب کنیم(راضیه نجفی)

اغلب متخصصان چشم، رنگ دودی را مناسب ترین رنگ برای عینك مردان و رنگ خاكستری یا قهوه ای را مناسب ترین رنگ برای زنان می دانند.

استفاده از عینك آفتابی از بیماری‌های چشمی همچون آب مروارید، ناخنك و آسیب شبكیه و... تا حد زیادی جلوگیری می‌كند. بهتر است برای جلوگیری ازتابش نور مستقیم خورشید به چشم از این عینك‌ها استفاده شود.>

عینك‌های آفتابی بسیار تیره به علت جلوگیری از تابش حداقل نوربه چشم باعث بازشدن بیش از حد مردمك چشم (یعنی از ۵/۲ میلی‌متر طبیعی به ۸ میلی‌متر) می‌شوند‌. رئیس انجمن بینایی سنجی (اپتومتری) ایران با توجه به ضرورت استفاده از عینك‌ ‌آفتابی در فضای باز می‌گوید‌: <بزرگ شدن بیش از حد مردمك چشم موجب واردشدن نورهای اضافی به چشم شده و به سلول های چشم آسیب می‌رساند.>

برای اطمینان از كیفیت عینك‌های آفتابی می توان از چند آزمایش استفاده كرد: برای عینك‌های فتوكرومیك یك راه تشخیص این است كه زیر شیشه آنها یك مقوای تیره گذاشته و در حدود ۳۰ ثانیه آن را در مقابل نورآفتاب قرار داد؛ همچنین در كنار آن یك شیشه مشابه قرار داده و بعد از مدت ذكر‌ ‌شده میزان تیرگی دو شیشه را مقایسه كرد، اگر تفاوتی بین آنها مشاهده نشود؛ نتیجه‌ ‌می‌گیریم كه عینك آفتابی جاذب پرتوهای ماوراء بنفش نیست و نباید از آن استفاده‌ ‌كرد‌. ‌نكته دیگر اینكه عینك‌های‌ ‌آفتابی نباید باعث جا به جایی تصویر شوند؛ و شیشه آنهانباید‌ ‌كج و معوج باشد؛ چنین علایمی نشان‌دهنده عدم‌ ‌مرغوبیت عینك آفتابی است.
اگر از داخل عدسی واز فاصله ۴۰ سانتیمتری به اشیا نگاه كنید و آن را به حالت دورانی تكان دهید؛ در صورتی كه هرگونه چرخش، جابه‌جایی و‌ ‌یا تغییر شكل در اشیاء مشاهده شود، نشان‌دهنده نامناسب بودن عدسی عینك آفتابی است‌. عینك های آفتابی باید از نظر ابعاد و پوشانندگی صورت طوری باشندكه لبه فوقانی آنها با انتهای ابرو مماس باشدو قسمت تحتانی آنها حداقل تا قسمت فوقانی گونه ادامه پیدا كند و همچنین، قسمت داخلی عینك باید با تیغه بینی مماس باشد‌ ‌و قسمت خارجی آن هم كاملا چشم‌ها را بپوشاند.