حکایت محمود
سلام گویَل
مِنِ او روزگارَل قد(ذ)یم یه آدَ(ذ)می که نومِش محمود بی مِنِ ایذه مالمیر زندیی ایکرد،گو که سی تو بگم اگُن محمود سه تا گو داشت یک وِ یک بِزَنتَر اما محمود وِ هَمَش بزنتر بی کهخد(ذ)اشون هم بی.
یه رو لِنگِ بو بد بختشون اِره بالا(یعنی ایمیره!!) و نِشتِ کُرَل سی چار تا تیکه زمین بُر خینی ابو ،هر چی بو محمود کهخد(ذ)اشون بی اگو باسی و مو بیشتر بِرَسه،اما گویَلِش زیر بار نیرَهد(ذ)ن ،اُوید(ذ)ن دَس مِنِ یکی کردن تا جا خَردن داشت زید(ذ)ن مازَش ،چُنُ زید(ذ)نش که شَلُ کُل اووی و چُهلِس مِنِ جا،اما گویَلِ نامروتش نَهلِتنِش خو اووه ، یه تُربه بِسِن کولِش و روواندِنِش.
بعد از یَه مد(ذ)تی گویَل ایان که کَکانه بجورن،هر کینه که ایدید(ذ)ن اگُد(ذ)ن : اِشا چند تا آد(ذ)م شَل و لنگ نید (ذ)ین؟
اما گشتن دی فوید(ذ)ه ند(ذ) اشت.ایطور اووی که محمود معروف اووی وِ محمود شَلُ لَنگ.
اما اَیَر گود(ذ)ین محمود کُجه رهد؟
محمود رهد یه جایی به اسم "فلارد" پا اوشارِ" با فَرَج "گرمسیرش بی و "باساقی "هم سرحدش بی.ها بله گویَل ای محمود بَوا بَد بختِ خمون باساقیَل بی.
توضیح:دلیل اینکه داخل پرانتز حرف "ذ"نوشته شده این است که حرف ما قبل آن که "د"است در حقیقت در زبان لری تلفظی بین "د" و"ذ" دارد و برای تلفظ ،نوک زبان دندان های جلویی را لمس می کند.
چون در قدیم الایام این روستا پوشیده از جنگل های فراوان بوده و ضمن اینکه باغهای فراوان داشت این منطقه را باغسو (باغستان) گفته اند که در طی زمان به باساقی (امروزه در بین مردم منطقه و خود اهالی روستا این نام رایج است) و نهایتا ابواسحاق تبدیل شده است.