پیام های پائولو کوئیلو
* هنگامی که آرزوی چیزی را داری سراسر کیهان همدست می شوند تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی.
* با آنچنان عشقی در قلبت زندگی کن که اگر اشتباهاً به جهنم رفتی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.
* عشق یعنی خدا و مرگ به معنای آن است که یک قطره از این عشق به سرچشمه اش بازگردد.
* خدا عشق استٰ؛ عشقی که هنگام نفوذ به درون ما ؛ درون آدمی را نرم می کند، ناب می کند، تازه می کند و بازسازی می کند.
* پیروزی و شکست بخشی از زندگی هر کسی است.
* اگر کالبدهای شما به خاطر خداوند سوزانده شود اما عشق نداشته باشید ، هیچ ارزشی نخواهد داشت، هیچ.
* جائیکه عشق باشد ، انسان هست و خدا هست.
* فقط باید به یک چیز حسادت کنم ، روح عظیم، غنی و سخاوتمند آنان که عشقی را می شناسند که در آتش حسد نمی سوزد.
* فردگرائی ما را به سوی نومیدی و تنهایی می راند.
* اگر شجاعت کشتن خودمان را داریم پس شجاعت ادامه دادن زندگی مان را هم داریم.
* هرگز فراموش نکن که در آشکار کردن احساساتت آزادی و این کار شرم آور نیست.
* خود را سرزنش نکن اگر گاهی وقت خود را با بازیچه ها تلف می کنی این کارها خوشی های کوچکی هستند که تو را به کارهای بزرگ تحریک می کنند.
* منطق هرگز نمی تواند کاملاً بر احساسات غلبه کند.
* قسمت مهمی از درس زندگی این است که با موقعیت ها چانه نزنیم.
* قدرت آب در این نهنفته است که که هرگز چکش نمی تواند آن را بشکند و چاقو نمی تواند آن را بدرد.
چون در قدیم الایام این روستا پوشیده از جنگل های فراوان بوده و ضمن اینکه باغهای فراوان داشت این منطقه را باغسو (باغستان) گفته اند که در طی زمان به باساقی (امروزه در بین مردم منطقه و خود اهالی روستا این نام رایج است) و نهایتا ابواسحاق تبدیل شده است.